17 03 2010
|
موضوع: ارزیابی
|
محل انتشار:
|
نسخه چاپ
یک هفته از انتشار بیانیه ۱۷ موسوی گذشت
پس از یک هفته با اطمینان بیشتر می توان گفت: بیانیه، که از پی تظاهرات خوفناک عاشورا و راه پیمایی های رنگ و رمق باخته ی روز چهار شنبه در تهران انتشار یافت، جو التهاب را شکست و فضا را به سمت جستجو برای راه حل سیاسی چرخاند.
بیانیه دلهره فعالان را کمتر، امید آنان بیشتر، تاکتیک رعب افکنی را خنثی و چشم انداز “فروپاشی” یا “براه افتادن حمام خون” را از پیش چشم فعالان دور تر برد. به لحاظ انتخاب لحظه بیانیه بسیار به هنگام بود.
بیانیه سطح مطالبات و نیز لحن بیان را چنان برگزید که تناسب قدرت میان معترضان و حکومتیان را بر هم زند و راه تحقق آنها را فراهم سازد. بیانیه در دستیابی به این هدف موفق بود. زیرا:
- در میان معترضان یک صدایی و اعتماد بیشتر تولید کرد
- و در میان حاکمان تشتت و دو صدایی بیشتر.
شواهد این مدعا:
- در جبهه معترضان: تقریبا تمام گرایش ها واکنش مثبت داشته اند. اعتراض و مقابله اصلا وجود نداشته است؛ چه در داخل کشور و چه در خارج. دهها اطلاعیه صادر شده، همه همسو و در حمایت
- در جبهه حاکمان: هیچ واکنش همآهنگ تولید نکرد و ناهمآهنگی بیشتر تولید کرد. نمونه ها: پیشنهاد رضایی و دفاع لاریجانی از او و خشم دولتیان از این دو، جلسه غیر علنی مجلس، روح استعفاء نامه ی روح الله حسینیان، سرنوشت مرتضوی، مصاحبه تلویزیونی مطهری، و از همه مهم تر بی طرفی (بی تصمیمی) و سکوت و عدم مداخله علنی رهبر (در زمینه کشاکش های فزاینده ی میان حاکمان پیرامون نوع برخورد با موسوی و کروبی و با مردم).
بیانیه اعتماد سیاسی فعالان به موسوی را بیشتر و جایگاه او را در میان مردم مستحکم تر کرد. بیانیه حکومتیان را یک گام به طرف پذیرش وی به مثابه “صدای طرف مقابل” نزدیک تر کرد.به لحاظ محتوای سیاسی بیانیه ۱۷ بسیار دقیق بود.
به نقطه ای میرسیم که بخش مهمی از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران دارد حس می کند ریسک حذف مردم و معترضان برای بقای حکومت و انسجام آن از ریسک تحمل و نوعی همزیستی با آنان فزونی دارد فزونی می گیرد. آنها می فهمند و می بینند که سیاست حذف سرکوب نه تنها تنش میان دولت و ملت را به سوی انفجار سوق می دهد، بلکه خود آنها را هم، در آینده ای بسیار نزدیک، به اول صف می کشاند و بر صندلی معاندین و منافقین می نشاند.
حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در برابر یک تصمیم سرنوشت ساز قرار گرفته است. یا باید به ریسک رهبری دوگانه و حق موجودیت جناح مخالف در کادر نظام جمهوری اسلامی ایران تن بدهد یا با ستیز با مردم، با حدت یابی تنش های درون حکومتی، و با انزوای کامل بین المللی فروپاشی کل نظام را در چشم انداز قرار دهد.
بیانیه چشم انداز تصمیم گیری معقول و برون برد کشور از غرقاب را ممکن تر کرد.
این زمستان، خیلی زودتر از آنچه که سال پیش در این روزها فکر می کردیم، به انتها می رسد. همه جا جلوه ی تغییر “به تجلی است بر در و دیوار”. بهار به چشم انداز میرسد. تغییر را باور کنیم.