03 11 2012  |  موضوع: یادداشت  |  محل انتشار: وب سایت شخصی  |  نسخه چاپ  

حرف خانم کلینتون درست است. ایکاش زودتر زده بود


اوضاع سوریه بیش از هر زمان دهشتناک است. صحنه هایی که دیروز و امروز گزارش شد نگرانی از تداوم یک فاجعه انسانی را در همه جای دنیا دامن زده است. موضع گیری خانم کلینتون خوشحال کننده بود. ایکاش ایالات متحده امریکا از همان پارسال که رویدادها رو به خونین شدن می رفت و اپوزیسیون دست ساز سوری استراتژی «عدم مذاکره» با اسد را پیشه کرده بود، خانم کلینتون همین حرف هایی را می زد که دیروز زد.
امروز شورای ملی سوری یکی از تندترین موضع گیری های خود علیه امریکا را انتشار داد. این شورا می گوید به فشار امریکا برای مذاکره با اسد تن نخواهد داد.
طیف بزرگ تری از مخالفان اسد که قرار است در قطر جمع شوند. قرار است شورایی که در قطر تشکیل می شود حدود ۵۰ نفر باشد که از این تعداد فقط حدود ۱۵ نفر به شورای ملی سوری میرسد. این شورا در بیانیه امروز خود به شدت به خانم کلینتون تاخته است که این ترفند برای خارج کردن اکثریت شورا از دست کسانی است که مخالف مذاکره با حکومت اند.
برخی تحلیل گران اعتقاد داشتند که غرب خواهان برداشتن اسد از طریق دامن زدن به بحران و سوق رویدادها به سمت جنگ داخلی است و برای همین منظور از متحدان خود، عربستان سعودی و قطر، خواسته است که تدارکات و هزینه های جنگ را بر عهده گیرند.
این تحلیل اشتباه است. اکنون حقایق بسیار شهادت می دهد که پول هنگفت این کشورها، وعده های آنان برای بالابردن سطح تولید نفتشان، و نیز حمایت اسرائیل از تمرکز فشار بر اسد برای تغییر رژیم در سوریه در عمل سیاست غرب و مشخصا امریکا در قبال سوریه را رقم زد. امریکا و اروپا بیش از آنکه بر کشورهای منطقه برای سرنگونی اسد فشار آورند خود زیر فشار کشورهای نفتی عرب بودند که از جایگزین مورد نظر آنان در سوریه حمایت گردد. سازمان مجاهدین خلق نیز از همان ابتدا با شفافیت بسیار همین تحول را خواستار بود.
من سال گذشته در دیداری که با رئیس پژوهشکده استراتژیک جنب وزارت خارجه ترکیه ORSAM داشتم آقای حسن بیگ رئیس موسسه اصرار داشت که SNC شورای ملی سوری یک آلترناتیو تقلبی fake است.
تا زمانی که روندها در سوریه خونین نشده بود اپوزیسیون دموکراسی خواه ایرانی یک پارچه خواهان تغییر ساختار قدرت و تشکیل حکومت در سوریه بر اساسا انتخابات آزاد بود و به همین لحاظ موضعی در حمایت از مبارزات صلح آمیز مردم و علیه دولت اسد داشت.
اما از وقتی جنگ داخلی با حمایت خارجی از هر دو سو کشور را در خود بلعیده است یگانه موضع صلح جویانه و انسانی همانا حمایت از آتش بس و آغاز مذاکره میان دولت و مخالفان و طراحی یک راه حل سیاسی برای باز سازی ساختار قدرت در سوریه است.
نیروهایی چون مجاهدین و برخی محافل سیاسی دیگر که یک جانبه علیه دولت اسد و به سود شورای ملی سوری موضع می گیرند به صلح و آتش بس کمک نمی کنند.
این که اکنون ایالات متحده امریک نیز به حمایت از تلاش های اخضر ابراهیمی برخاسته و خواهان مذاکره میان طرفین است یک تحول بزرگ و مثبت است.
تا کنون تغییر فاحشی در موضع مبهم ترکیه در زمینه حمایت یا عدم حمایت از راه حل صلح آمیز در سوریه پدید نیامده است. دلیل این ابهام و کندی برای من روشن نیست. به سود منافع ملی و وحدت ملی ترکیه است که جنگ در سوریه هرچه زودتر خاتمه داده شود. مشخص نیست چرا دولت ترکیه از روابط گسترده و صمیمانه ای که با شورای ملی سوری دارد برای ترغیب این شورا به حمایت از راه حل صلح آمیز و مذاکره با طرف مقابل بهره نمی جوید.
عدم سقوط و مقاومت اسد و ناگشوده ماندن چشم انداز در سوریه عملا برای جمهوری اسلامی ایران فرصتی غیرقابل انکار پدید آورده است. ایران اکنون قادر شده است از نفوذ خود بر دولت سوریه برای ترغیب این دولت به مذاکره با مخالفان و تسهیم قدرت بر اساس واقعیات بهره گیرد. دولت ایران متاسفانه تا کنون یک طرح جامع برای استقرار صلح در سوریه عرضه نکرده است. طرحی که در نهایت قدرت سیاسی را بر اساس نسبت جمعیت میان مولفه های سیاسی و اجتماعی در سوریه تقسیم کند.
این طرح در وضع فعلی می تواند از درون یک کنفرانس منطقه ای - با شرکت دولت های منطقه ای صاحب نفوذ در سوریه و نیز همه جناح های سیاسی جامعه سوری - به دست آید.

13 ماه پیش وقتی از سفر ترکیه برگشتم مقاله ای تحلیل در باب بحران سوریه نوشتم. رویدادهای این 13 ماه مکرر نشان داد ه است که جزء جزء آن تحلیل هم چنان اهمیت و صحت خود را حفظ کرده است
برای مطالعه تحلیل مذکور می توانید این جا را کلیک کنید


chrome://newtabhttp//www.negahdar.info/index.php/article/192/






Bookmark and Share
©negahdar.net