17 09 2013
|
موضوع: یادداشت
|
محل انتشار: فیسبوک
|
نسخه چاپ
بحران سوریه و ظرفیتهای دیپلماسی
در مجموع، به نظرم، رویدادهای مثبت با شتابی بیش از حدی که پیشبینی میشد در حال رخ دادن است.
دو هفته پیش همهی رسانهها از خطر مداخلهی نظامی امریکا میگفتند و هیچ ابتکاری به سود صلح در سرتیترها نبود.
چه شد که خطر توسعهی جنگ و کشیده شدن پای امریکا به جنگ داخلی سوریه با قدرت منتفی شد؟ چه شد که راه دیپلماسی گشوده شد؟ چه طرفهایی از این تحول خشنودند و کدام طرفها امروز ناامیدتر از روزهایی هستند که هر آن انتظار میرفت موشکهای کروز به سوریه شلیک شوند؟
در یادداشتهای قبل پرسیده بودم که چرا پارلمان بریتانیا به دولت این کشور اجازهی مشارکت در حملهی نظامی به سوریه را نداد. اکنون جواب این سوال کاملا روشن است. نظرسنجیها در انگلستان، در فرانسه و آلمان، در ایالات متحده امریکا به روشنی نشان داد که اکثریت قاطع مردم با ورود دولت هاشان به جنگ - حتی با هدفهای محدود - مخالفاند.
دلیل اصلی روی نیاوردن ایالات متحده امریکا و متحدان به جنگ، قدرت نیروی صلح در این کشورهاست.
برای دموکراسیها روز به روز دشوارتر می شود که دولت هاشان بدون سنجش افکار عمومی به ارتشهاشان دستور مداخله دهند؛ به خصوص در خاورمیانه.
ما میدانیم که دولت اسرائیل و لابی قدرتمند یهودی در امریکا، دولت عربستان سعودی و متحدان و بسیاری از محافل قدرتمند محافظه کار در امریکا، از جمله سناتور مک کین، دولت اوباما را زیر سختترین فشارها برای شلیک قرار داده بودند. اما اوباما، درست مثل کامرون، قادر نبود بدون کنگره، و کنگره بدون توجه به رای مردم امریکا، موشک به سوریه شلیک کند.
آیا این امتناع نشانهی آن نیست که - دست کم در زمینه جنگ و صلح - کشور ما ایران امروز متحدینی نیرومند در کشورهای غرب یافته است؟
آیا پرزیدنت اوباما محق نیست وقتی که میگویند پیروزی دیپلماسی در بحران سوریه، امید به امکان پیروزی دیپلماسی در مناقشهی هستهای با ایران را تقویت کرده است؟
امروز در مصاحبه با رادیو فردا تاکید کردم که دولت آقای روحانی نیز تا این جا نشان داده است که خود را برای چالشهای دیپلماتیک بزرگ آماده میسازد. انتقال پروندهی هستهای به وزارت خارجه و انتصاب آقای شمخانی به ریاست شورای امنیت ملی و توافق آقای ظریف با دیدار با وزیر خارجهی انگلیس در نیویورک و واکنش مثبت رئیس مجلس در قبال توافق روسیه و امریکا، همه نشانههای مثبتی از سوی ایران است. (مصاحبه گر پرسید آیا فکر می کنید آقای خامنهای هم موافقت داشته باشد؟ جوابم این بود که همه میدانند که ایشان در سخنرانی رسمی موافقت خود را با گفتگوی دولت با ایالات متحده در آستانه انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده بود).
دیپلماسی شریک میخواهد. هیچ گفتگویی با دیوار به نتیجه نخواهد رسید. همیشه گفتهام که دولت اوباما فرصتی برای ایران است. کنار زدن دستی که چند سال پیش به سوی ایران دراز شده بود یک اشتباه بزرگ از سوی ایران بود. مردم ایران در خرداد ۹۲ این اشتباه را با انتخاب خود تا حدی تصحیح کردهاند. بدون این تحول نه تنها هیچ امیدی به گشایش در سوریه نبود، بلکه تصور غالب این بود که بعد از سوریه نوبت ماست.
اکنون تنها چند ماه از آن روزها گذشته. اما مسلم شده است که فضای سیاسی در خاورمیانه در حال چرخش است. ترکیب و سوابق کادرهای دولت روحانی تضمین میکند که تفاوت روش روحانی-ظریف در چشماندازی که در خاورمیانه گشوده میشود، با دورهی احمدی نژاد-جلیلی، با تفاوتی هم وزن است که میان تیم بوش-چی نی با تیم اوباما-کری داشته است.
بر عهدهی ما ایرانیان مقیم خارج است که به هنگام سفر قریبالوقوع آقای روحانی به نیویورک، قدرت صلح را در مقابل کسانی به نمایش بگذاریم که با گفتگوی میان ایران و امریکا مخالفاند و هنوز، هم در میان ایرانیان و هم در میان امریکائیان به تداوم خصومت امید بستهاند.
در پایان هم تاکید کنم که پیشبینی می کنم هرگاه حکومت ایران حل مسئلهی حصر خانگی و زندانیان سیاسی را مقدم بر مذاکرات هستهای و تحریمها قرار دهد توان آن را خواهد یافت که مخالفت قدرتمند مردم امریکا با توسل به جنگ علیه کشور ما را به موافقت قدرتمند آنان به تثبیت صلح میان دو کشور بدل کند.