07 09 2019
|
موضوع: یادداشت
|
محل انتشار: فیس بوک
|
نسخه چاپ
نظرخواهی در باره دعوت به دیدار و گفتگو با جان بولتون
روز پنجشنبه ۷شهریور، برابر ۲۹ اوت، به دعوت تلویزیون بیبیسی فارسی در برنامه صفحه ۲ آخر هفته شرکت داشتم. آقایان امیر طاهری و دامون گلریز هم دعوت بودند.
وقتی بحث تحریمها پیش آمد، به ایشان گفتم «هی نروید به دوستتان آقای بولتون بگوئید صدای شکستن استخوان های حاکمان بر کشور در اثر تحریمها در آمده. چهل سال امریکا را تشویق به تحریم می کنید و این حکومت هم چنان هست. دود تحریم فقط به چشم مردم می رود».
ایشان ابتدا انکار و سپس تائید کرد که با آقای بولتون روابط نزدیک دارد.
پس برنامه در همان اطاق ضبط آقای طاهری رو به من کرد و گفت: «آقای نکهدار! چرا خودتان این حرف ها را به بولتون نمیزنید؟ شماره موبایل خود را به من بدهید. فردا زنگ می زنم و برای شما با او قرار میگذارم».
گفتم «باشه. اشکال ندارد. میآیم و خودم به این آقای بولتون میگویم: مبادا دروغ های آقای طاهری را باور کنید. او میخواهد همان پوست خریزهای را دارد زیر پای امریکا بیاندازد که دیگران در افغانستان و عراق و لیبی و سوریه زیر پای امریکا انداختند».
و حاضران در اطاق ضبط از واکنش من خندیدند. طاهری گفت «شماره بدهید. من فردا بهش زنگ میزنم با خودش صحبت کنید».
شمارهاش را حفظی داد. من یک میسکال دادم. گفت «موبایلم در منزل جا مانده. ولی معلوم است که میسکال از شماست. باشه. فردا زنگ میزنم».
آقای طاهری فردای آن روز زنگ نزد. اما روز بعد، شنبه اول سپتامبر ساعت ۱۳:۴۳ دقیقه، زنگ زد و گفت «ببخشید که تاخیر شد. من همان وقت به آقای بولتون زنگ زدم. ایشان گفت فکر خوبی است. او دو روز را تعیین کرده. یکی روز ۱۲ سپتامبر. و دومی روز ۱۸ سپتامبر. در نیویورک. با هم ناهار میخورید. قبول؟»
گفتم ممنون که زحمت کشیدید. فکر میکنم و جواب می دهم. چون مساله مهم است. گفتم خبر میدهم و خداحافظی کردیم.
طی چند روز اخیر با چند نفر از دوستان در این باره مشورت کردم.
نصیحتها همه این بود که باید دقت داشت که تمام جزئیات موضوع کاملا شفاف باشد و به هیچ روی نباید به طرف مقابل فرصت داد، که با رو کردن این یا آن گوشه ی ناگفته، بخواهد یکجانبه بهره برداری کند.
ثانیا اگر بخواهیم از هر فرصتی برای دور کردن خطر جنگ، که آقای بولتون مدافع سرسخت آنست، بهره بگیریم بهتر است از طریق رسانههای اجتماعی فعالین صلح خواه و میهندوست را هرچه وسیعتر مطلع کنیم تا هم فرصت اظهار نظر درباره سود و زیان یک چنین ملاقاتی از دست نرود، و هم گفتگو با جنگطلبان با فشار اجتماعی توام شود.
من در مجموع این جمع بندی را بیش سایر گزینهها به مصلحت صلح و کشور دیدم و تصمیم گرفتم و از علاقهمندان به صلح و کشور بدین وسیله سوال کنم که:
- زیاد
- تا حدی
- تقریبا هیچ
۱- آیا شما برای خنثی کردن اطلاعات غلطی که برخی ایرانیان در باره اوضاع کشور به جنگطلبان امریکایی میدهند تا چه میزان اهمیت قائل هستید؟
۲- آیا شما نوعی گفتگو با جنگ طلبان را به سود صلح و تشنج زدائی را می دانید؟
- آری
- نه
۳- اگر این نوع پیامرسانی به جنگطلبان را مفید میدانید، بهترین راه رسانیدن این پیام چیست؟
-ملاقات مستقیم
- نامههای سرگشاده
-اظهار نظر رسانهای
- سایر
اگر مایل به بیان نظر خود هستید لطفا به حساب توئیتری من مراجعه و ابراز نظر کنید.