06 12 2008
|
موضوع:
|
محل انتشار:
|
نسخه چاپ
جای شما در جبهه دموكراسی و حقوق بشر خالی است
شنبه ٢١ خرداد ١٣٨٤
من هم مثل بسیاری آزادیخواهان ایران از تصمیم شما به قبول نامزدی همزمان با اعلام عزمتان برای تشکیل جبهه دموکراسی و حقوق بشر خوشحال شدم و آرزو کردم ایکاش ما روز ٢٧ خرداد فقط دو جور ایرانی داشته باشیم: ایرانیان که فکر میکنند، به هوای رسیدن سریعتر به دموکراسی و حقوق بشر، اصلاً رای ندهند؛ و ایرانیانی که، به هوای رسیدن سریعتر به دموکراسی و حقوق بشر، فقط به معین رای میدهند. حس میکنم شما هم در این رویا با من شریکید. این را به خصوص از فحوای سخن شما در گفتگو با حجاریان حس کردم.
اما بیدریغ میگویم که از تجربه زندگی، و به خصوص از رزمیدن در یک سازمان سیاسی، آموختهام که میل به کسب و حفظ قدرت برای کسب و حفظ قدرت نیز در وجود ما تا آنجا قدرت مند است که گاه، و اگر نه همیشه، ایده آلهای نیک بشری را میفرساید.
باز هم از تجربه زندگی آموختهام که یگانه عاملی که ولع کسب و حفظ قدرت به خاطر قدرت را لگام میزند همانا چشمان تشنه جمعی است که دارد برای آزادی خویش له له میزند و هم از این روی سر و سینه و پای و دستت را چنان میپاید و میبندد که با آنان همدل و هم سخن مانی، که مبادا آنان را فقط پلکان کسب قدرت بینی.
و تمام آن چشمانی که امروز مقابل اوین برای آزادی ناصر رزافشان و دیگر زندانیان سیاسی صف بستهاند؛ و آن زنان و مردانی که فردا برای حقوق پایمال شده خویش مقابل دانشگاه تهران خواهند ایستاد؛ یک به یک به حرف تو و جبهه دموکراسی و حقوق بشرت اندیشیدهاند که آیا این برای کسب قدرت است یا برخاسته از همبستگی یک خوی انسانی با خواسته مردمی اسیر دروغ و حقکشی؟ این همان ابهام هزاران دانشجوی تحکیم وحدت است که تو چشم به حمایتشان داری.
آیا حضور و حمایت بزرگانی چون سمین بهبهانی، شیرین عبادی، مهرانگیز کار، محمدعلی عمویی، علی اشرف درویشییان، هاشم آغاجری و دیگران، که پژواک شورانگیز موج عظیم و یک صدای آزادگان ایران است، زبان نامزد اصلاحطلبان پیشرو را نیز خواهد گشود؟
گشایشگاه جبهه دموکراسی و حقوق بشر درون حکومت نیست؛ آنجاست که مردم ایستادهاند: مقابل اوین، مقابل دانشگاه.
با آرزوی توفیق
فرخ نگهدار – شنبه ٢١ خرداد ١٣٨٤ – لندن