هشتمین دور انتخابات مجلس در حالی برگزار میشود که تمام احزاب مخالف از شرکت در انتخابات محروماند و مهم ترین نامزدهای احزاب منتقد در جمهوری اسلامی ایران رد صلاحیت شدهاند. این همه به استناد قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است. مشکل اصلی، برخلاف آنچه اکثر رد صلاحیت شدگان میگویند، مربوط به غرضورزی وزارت کشور و شورای نگهبان نیست. این همه مصیبت از ذات خود قانون نشآت گرفته است.
این قانون مهمترین مانع ترخیص تنشهای اجتماعی در پای صندوقهای رای، از مجرای انتخابات، و مایه تراکم انفجارآمیز - اما خفتهی - نارضاییها است. این قانون مهمترین سد مشارکت گروه های وسیعی از مردم در تعیین سرنوشت خویش است.
چه از نگاه منافع ملی و حفظ ثبات و امنیت کشور و یک پارچگی آن، چه از زاویه پایبندی به ارزشهای دموکراتیک و موازین حقوق بشر مخالفت با این قانون و بسیج اجتماعی برای تصحیح آن یک وظیفه ملی است.
فقط محرومین و حذف شدگان در پیگیری این وظیفه ملی مسوول نیستند. تمام جناحها و گروههایی که دغدغه ملی دارند، اعم از حاکم و غیرحاکم، در انجام این مهم مسوولند.
نمیگویم با تصحیح قانون انتخابات تمام مسایل کشور حل میشود. میگویم اگر انتخاب مجلس و دولت با رای و مشارکت تمام ملت نباشد شکاف دولت-ملت تعمیق خواهد رفت. دولت خودکامه و ملت متمرد خواهد شد.
میگویم مسوولیت حل مشکلات ما در اقتصاد، سیاست خارجی و در امور فرهنگی بر عهده خود مردم ماست و راه آن سپردن این مسوولیت به مردم از طریق تضمین حق مشارکت همگانی است و نخستین شرط آن اصلاح قانون انتخابات است.
ضمن تائید مفاد آخرین بیانیه حزب مشارکت ایران اسلامی در اعتراض به نحوه فاجعه بار تدارک انتخابات، تاکید میکنم که ایراد اصلی، نه از نحوه اجرای قانون انتخابات، که از ذات غیردموکراتیک قانون انتخابات بر میخیزد. تا این قانون هست دست دستگاه حاکم باز است که هر حزب و دسته و گروهی را از حق مشارکت محروم سازد و تا هر کجا که خواست انتخابات را سرد و بیرنگ کند.
بر آنچه یاران خاتمی در اعتراض به نحوه اجرای مغرضانه قانون میگویند اضافه میکنم: تمام ترفندها، آشکار و پنهان، به کار گرفته میشوند تا اهمیت و اقتدار “مجلس” و اعتبار “نماینده” در میان عامه مردم هرچه بیرنگتر، و اهمیت و اقتدار رهبری و زیر مجموعههای آن هرچه برجستهتر شود.
ساده لوحی است هرگاه تصور شود که انداختن روز انتخابات بین عزاداریها و نوروز، منع نامزدها از انتشار عکس و پوستر، منع صدا و سیما از اعلام اسامی تائید صلاحیت شدگان و برنامه آنان از شبکههای ملی و محلی، عدم تشکیل میتینگها و اجتماعات عمومی، مهلت بسیار کوتاه برای تبلیغات و از همه مهمتر تهدید علنی و مکرر نامزدها، همه بیغرضانه و از سر خلوص است.
هدف اصلی درست کردن مجلسی بله قربانگو است که بیشتر ماشین قانوننویسی باشد تا خانه ملت. رویای رهبری است که بیشترین مردم با کمترین حق انتخاب، پای صندوقها حاضر شوند. نیاز کشور آن است که بیشترین مردم با بیشترین حق انتخاب پای صندوق حاضر شوند.
- با تاکید بر این حقیقت که انتخابات ۲۴ اسفند هنوز یک گام با تحقق رویای رهبری فاصله دارد؛
- با علم به این که فضای انتخاباتی در ایران به شدت سرد است و هیچ پیامی در این برهوت بازتاب وسیع نخواهد داشت؛
- با اشراف بر این حقیقت که زمان بسیار تنگ و راه دسترسی به رای دهندگان بس مسدود است؛
- با سنجش دقیق همه نقاط ضعف و قوت مواضع نیروهای منقد و مخالف در رابطه با انتخابات ۲۴ اسفند؛
- با پیشبینی پیآمدهای نیک و بد “دعوت مردم به شرکت”، “اعلام کناره جویی و سکوت”، یا “تحریم”؛
- و با اذعان به این حقیقت که مسایل کشور هرگز منحصر به مشکلات قانون انتخابات نیست؛
من، فرخ نگهدار، از عموم اقشار ملت استدعا میکنم: هرآینه یاران خاتمی در پیشگاه ملت شریف تعهد کنند، در صورت ورود به مجلس، “اصلاح قانون انتخابات” را وجه اصلی همت خود قرار میدهند، با حمایت از لیست ائتلاف اصلاحطلبان، با ندای آنان برای درمان این درد مشترک، همراه هم شویم.
*
زمستان فعلی چنان سرد است که اطمینان ندارم که این فریاد اثر کند و حمایت فعال اصلاح طلبان از اصلاح قانون انتخابات، و حمایت فعال آزادیخواهان از یاران خاتمی در پای صندوقها، ره آورد آن شود. اما اطمینان دارم که دیری نخواهد پائید که جنبش مدنی با شعار انتخابات آزاد، رهبران خفته را به شنیدن صدای خویش وادار سازد. در سالی که گذشت نسیم انتخابات آزاد ترکیه و پاکستان و جاهای دیگر را در نوردید. برای رسیدن این نسیم به ایران به کمتر از “چند سال” نیاز است.