واکنش کیهان تهران به مصاحبه با جرس

05.04.10 | فرخ نگهدار


کیهان تهران در شماره روز دوشنبه ۱۶ فروردین به مصاحبه من با جرس در باره رفراندوم ۱۲ فروردین ۵۸ و مسایل سیاسی روز با مطلبی تحت عنوان زیر واکنش نشان داد. عنوان جالبی دارد: «دفاع عضو حلقه ماسونی لندن از طرح كميسيون ملی انتخابات»! متن کامل و لینک آن در اینجا قرار داده‌ام.

«

عضو مركزيت گروهك سرنگوني طلب و سابقاً چپ «فدائيان خلق» بالاخره در سايت «جرس» آفتابي شد. فرخ نگهدار مدت ها بود كه با هدايت سرويس جاسوسي انگليس در كنار عناصري نظير بهاءالله مهاجراني به حلقه ماسوني لندن پيوسته بود.
سايت جرس پس از ماه ها پنهانكاري و چاپ تحليل هايي از فرخ نگهدار با اسم مستعار، به مصاحبه با وي پرداخت و او را طرفدار رويكرد انقلابي كه به رويكرد اصلاحي تغيير مشي داده، معرفي كرد. اين در حالي است كه نامبرده در اوج اغتشاشات سال گذشته، علناً از اين آشوب ها در جهت براندازي حمايت مي كرد و با هيجان و ذوق زدگي به وسط ميدان دويده بود.
وي در گفت وگو با جرس (به سردبيري محسن كديور) ابتدا به طرح مخالفت گروهك متبوع خود در سال 58 با رأي «آري» به جمهوري اسلامي پرداخت اما چند سطر بعد به اعتبار كم حافظگي، مدعي شد: تفاوت محسوسي بين ديدگاه هاي آقايان بهشتي و مطهري و مفتح با آقاي مصباح يزدي و شيخ محمد يزدي وجود دارد. اينها اصولا قائل به رأي مردم نيستند در حالي كه آقاي بهشتي صراحتاً اعلام مي كرد جمهوري اسلامي اساسش مشاركت و رأي مردم است و جمهوري برگرفته از حضور مردم است و چون مردم ايران اكثريت مسلمان هستند اين جمهوري، جمهوري اسلامي نام مي گيرد.
اين موضع فريبكارانه و ستايش از امثال شهيد بهشتي در حالي است كه آن شهيد والامقام از چهره هاي كليدي و كم نظير در تبيين جمهوري اسلامي و قانون اساسي آن و به ويژه تبيين تئوري ولايت فقيه بود و در همان روزگار مورد حقد و كينه گسترده گروهك هاي گوناگون چپ قرار داشت كه آن تئوريسين پر ارج انقلاب را ليبرال، سرمايه دار، مرتجع و آمريكايي معرفي مي كردند. سرانجام هم يكي از همان گروهك ها به نيابت از آمريكا و انگليس و اسرائيل، به ترور شهيد بهشتي پرداخت.
فرخ نگهدار همچنين با متهم كردن ملت ايران به بي خبري و بي سوادي به خاطر رأي 2/98 درصدي به جمهوري اسلامي گفت: به طور قطع مردم تصور روشني از جمهوري اسلامي نداشتند. اكثراً چون آقاي خميني گفته بود بياييد رأي بدهيد آمدند رأي دادند. مطمئنم كه اگر آقاي خميني در آن روزها مي گفت «جمهوري دموكراتيك اسلامي، نه يك كلمه كم، نه يك كلمه بيش» اكثر آراي مردم هم همان مي شد. اتفاقاً اين پيشنهاد آقاي بازرگان بود. اما اكثريت بزرگ توده مردم زحمتكش طرفدار آقاي خميني بودند و اصلاً توان بسيج توده و فشار مردمي در جهت حرف هاي ما و يا آقاي بازرگان وجود نداشت. توجه كنيم كه در آن زمان فقط 47 درصد مردم كشور باسواد بودند و شمار صاحبان تحصيلات عالي به 300 هزار نمي رسيد. نيروهاي آزاديخواه آن زمان مثل نهضت آزادي و آقاي مهندس بازرگان در آن زمان اگر هم به ميدان مي آمدند زير موج راديكاليسم، خرد مي شدند. و از اين جهت مهندس بازرگان تصميم گرفت عقب بكشد و از اين زوركشي و تقابل خياباني با طرفداران راديكاليزم پرهيز كند. كه اتفاقاً به نظر من سياست درست و عقلاني بود. عضو حلقه ماسوني لندن با بيان اينكه «بايد در دوره جديد خود را براي تاثيرگذاري و سازماندهي در انتخابات بعدي آماده كنيم» از طرح «كميسيون ملي انتخابات» در مجمع تشخيص- كه دور زدن شوراي نگهبان و حذف شرط التزام به ولايت فقيه از نامزدها جزو علايق برخي طراحان آن است- استقبال كرد و گفت: اين پيشنهاد كه انتخابات زير نظر آن كميسيون انجام شود هنوز به فرجام نرسيده. بايد فشار بياوريم كه اصلاحات ضروري صورت گيرد... قانون اساسي ايراد بسيار دارد اما هر تغييري در آن بايد از مجراي قانون باشد. بايد به روزهاي قبل از 22 خرداد برگرديم.

»

برای دسترسی به اصل مطلب

اینجا

را کلیک کنید