جمهوری اسلامی به نفع جنبش سبز دچار واگرایی است

19.08.10 | فرخ نگهدار


میهمان امروز کافه کوچه‌، از چهره‌های تاریخ جنبش فدایی ایران است‌. کسی که به گفته‌ی خودش در سال ۱۳۴۲ «بیژن جزنی» او را عضو‌گیری کرده بود اما بعدها به مشی مبارزه مسلحانه پشت کرد‌. «فرخ نگه‌دار» در سال ۱۳۲۵ در خانواده‌ای سیاسی به دنیا آمد. پس از انقلاب از پایه‌گذاران سازمان فداییان اکثریت بود و چند سالی هم در ایران ماند‌. امروز اما نگه‌دار بیش‌تر از آن که فعال سیاسی باشد اهل تحلیل رویداد‌ها است‌. از یاران قدیمی‌اش‌، مخالف بیش از موافق در برابرش دیده می‌شود‌. با این همه دفاع او از جنبش سبز و تحلیل رفتار حاکمیت جمهوری اسلامی در قالب گفتارها و مصاحبه‌هایش با رسانه‌ها‌، سبب شد تا نسل جوان امروز ایران با نام و چهره و مشی سیاسی‌اش آشنا شوند‌. با وی درباره جنبش مردم سخن گفته‌ایم‌. ادامه این گفت‌وگو را فردا خواهید شنید.

علی خرد پیر: در حالی که بیش از یک سال از انتخابات سال ۸۸ و خیزش عمومی مردم در داخل ایران می‌گذرد‌، شما به عنوان یک تحلیل‌گر سیاسی‌، جنبش را در مرحله کنونی چگونه ارزیابی می‌کنید‌؟ شکست خورده یا در حال تداوم است‌؟
فرخ من جنبش سبز را در حال تداوم می‌بینیم و در تمام تحلیل‌هایم نیز این مسئله را یادآور شده‌ام و استناد اصلی من نیز درباره این تداوم‌، نگرشم به ماهیت جنبش است‌. بر این باورم که جنبش سبز جنبشی مدنی و انتخاباتی است‌. در فصل انتخابات این جنبش دوران رونق و فرازش بوده و در فصل پس از آن دوران تفکر‌، تامل و آمادگی برای ادوار بعدی است که دوران رونق فرا خواهد رسید‌. به دلیل ماهیت این جنبش‌، ما با دوران‌های فراز و فرود مواجه خواهیم بود‌. در این میان تفکری وجود دارد مبتنی بر این‌که جنبش سبز به رکود گراییده و احتمال بازگشت به رونق ضعیف است. این نگاه به غلبه نظامی‌ها و کودتاچیان بر کشور استناد می‌کند که موضوع انتخابات را از بین خواهند برد و در دور بعد به دلیل سلطه فراگیر نظامی گرایان ما با انتخابات جدی مواجه نخواهیم بود‌.

من با این تحلیل و ارزیابی از جامعه مخالفم‌. بارها پس از جنبش دوم خرداد نیز ناامید و یاس فراگیر شد و موجب شد تا برای چند صباحی جنبش انتخاباتی در ایران دچار وقفه شود اما در پی ۲۲ خرداد و حلول جنبش سبز دیدیم که تمایل و رقبت اجتماعی برای شرکت در انتخابات و دفاع از حق رای در ایران بسیار بالا است‌. پیش‌بینی من این است که باز روندی فرازمند را در پیش خواهیم گرفت و خواهیم دید که در دور بعدی انتخابات رونق جنبش سبز نمایان می‌شود .

چگونه با روی کار آمدن دولت آقای احمدی‌نژاد و سه قفله شدن وزرات کشور و باب انتخابات به انتخابات آتی ریاست جمهوری امیدوارید‌؟

من امیدوار به انتخابات آتی هستم و آن تحلیل و تلقی که معتقد است به این‌که در روند تحولات درون نظام ما به تمرکز و اقتدار بیش‌تر خواهیم رسید و شخصی مثل صدام‌، شاه‌، رضا شاه یا فرانکو اقتدار کامل را در دست خواهد گرفت و سایر رقیبان را از بین خواهد برد را قبول ندارم‌. روند جاری نشان می‌دهد که نظام جمهوری اسلامی در حال واگرایی است و رقابت‌ها در حال گسترش در پهنه اجتماعی است‌. حکومت جمهوری اسلامی ایران‌، نه ولی فقیه و نه بنیادهای نظامی گرایان چون سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات و دستگاه‌های سرکوب‌، قادر به کنترل تمامی نهاد‌های قدرت نیستند‌. این روند واگرایی ادامه خواهد یافت و با رسیدن به فصل انتخابات‌، با شرایطی مواجه می‌شویم که تمرکز در دستگاه حاکمه کم‌تر و تمایل به تاثیر‌گذاری در روند‌های اجتماعی و سیاسی در ابعاد جامعه بیش‌تر خواهد بود‌. به ویژه اگر نقش رسانه‌ها را به توان و پتانسیل موجود در جامعه اضافه کنیم، می‌توانیم و باید امیدوار باشیم که انتخابات بعدی‌، نهادهای سه قفله‌ی حاکم قادر نشود که مردم را از به صحنه آمدن منصرف کند یا شکاف‌های یاس آفرین در جامعه تولید کند.

آقای نگه‌دار در این‌جا دو نکته وجود دارد‌. یکی بحث شورای نگهبان و نظارت استصوابی است و دیگر میل مردم به شرکت در انتخابات است‌. در مورد اول تغییری ایجاد نشده و نمودی از واگرایی در میان نیست و درباره نکته دوم‌، سرخوردگی مردم از شرکت در انتخابات سال گذشته است‌. تحلیل شما چیست‌؟

سرخوردگی یک حس طبیعی است و مردم احساس می‌کنند که اغفال شده‌اند یا حکومت رفتار معقولی با آن‌ها نداشته و رایشان را به دور انداخته است‌. این حس کاملن درست و قوی در مردم است‌. از این که حکومت مردم را فریب داده و متوسل به تقلب شده است نمی‌توانیم نتیجه بگیریم که مردم فکر می‌کنند انتخابات معقول و مورد استفاده‌ای نیست‌. درباره وضع شورای نگهبان‌، از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون‌، دستگاه حاکم کوشیده که حریم را تنگ‌تر و امکان مشارکت طیف‌های بیش‌تر را سلب کند‌. می‌دانیم که در انتخابات ۲۲ خرداد بیش از چهار نامزد که همه آنان نیز زمانی از ارکان نظام جمهوری اسلامی بودند فرصت نامزدی نیافتند‌. نظر به بحران‌هایی که در جامعه و چالشی که میان حکومت و مردم وجود دارد و نیز نظر به گسل‌هایی که در درون حاکمیت جمهوری اسلامی از سی سال پیش پدید آمده‌، نهادینه شده و غیر قابل رفع است و من آن را روند واگرایی نامیده‌ام‌، فکر می‌کنم که شورای نگهبان قادر نخواهد شد و فرصت نیز پیدا نمی‌کند تا انتخابات را فرمایشی تبدیل کند‌. نمی‌تواند انتخابات را با یک فکر و یک نماینده مثلن از جناح احمدی‌نژاد برگزار کند‌.

این حدسی بعید است که حکومت قادر شود به دلیل گسل‌های موجود چنین طرحی را به انجام رساند‌. اگر شکاف‌های درون حکومت عمل کند که باز به اعتقاد من این‌گونه خواهد بود‌، ما شاهد آن خواهیم بود که مردم و توده‌های آگاه به ویژه در شهرهای بزرگ‌، نامزدهایی که تلاش می‌کنند از رای برخوردار شوند را می‌ربایند‌. آن‌گاه مردم حرف خود را از زبان آن نامزد یا نامزدها می‌زنند و در نهایت نامزد مورد نظر را بر صندلی قدرت خواهند نشاند‌. مگر این‌که باز هم حکومت متوسل به کودتا شود که این بار ابعاد واکنش‌، بسیار وسیع‌تر خواهد بود‌. دقت کنید که پس از جنبش یا حماسه‌ی دوم خرداد‌، روند نمد مال کردن جنبش اصلاحات پی گرفته شد و پس از هشت سال بالاخره آن‌ها موفق شدند که احمدی نژاد را به قدرت برسانند‌. پس از کودتای ۲۲ خرداد، آن ها انتظار نداشتند که با چنین موج اعتراضی رو‌به‌رو شوند‌. اعتراضی که در تاریخ معاصر ایران به طور کلی به این شکل بی‌سابقه بوده است‌. این اعتراض به صورت مدنی در هیچ یک از مقاطع تاریخی یک‌صد سال گذشته ایران سابقه نداشته است و هم‌چنان ادامه دارد‌. مردم روحیه‌شان عوض نشده است و شکاف در جبهه مردمی و مدنی پدید نیامده است‌. یاس و نامیدی از این‌که ما برحق هستیم و ما درست عمل کردیم اصولن در جامعه ایران ناپدید است‌. بنابر‌این من می‌بینم که تلاش حکومت برای به قدرت رساندن افراد منصوب به خود در آینده‌، تلاشی بیهوده خواهد بود.

آیا با توجه به تعریفی که از عمل‌کرد و آینده‌ی شورای نگهبان مطرح کردید‌، اساسن فلسفه ۲۲ خرداد ۸۸ زیر سوال نمی‌رود‌؟ به عبارتی دیگر‌، این‌که می‌گویید «نمی‌توانند خواسته یک فرد یا یک جناح را عملی سازند» آیا اساس آن‌چه که کودتا نامیده می‌شود را دارای شبهه نمی‌سازد‌؟
منظورتان را نمی‌فهمم .

منظورم این است که اگر شورای نگهبان ناتوان است از این‌که نگذارد مردم به نامزد مطلوب خود رای دهند پس چرا اصولن کودتا شد‌؟ دلیل کودتا چه بود جز این‌که از یک روند جلوگیری شود‌؟
قبل از انتخابات شورای نگهبان صلاحیت آقایان موسوی و کروبی را مورد تایید قرارداد با این امید که آن‌ها خط مشی مورد تایید نظام را پیش گیرند‌. من صادقانه بگویم که معتقدم هر دوی آقایان معتقد بودند و هستند که در درون نظام می‌گنجند و در درون نظام هم عمل می‌کنند‌، آن‌چه که موجب تغییر نظر شورای نگهبان شد واکنش مردم بود‌. یعنی مردم چنان به صحنه آمدند و مطالبات به تعویق افتاده و سترون شده‌ی خود را روی میز انتخابات گذاشتند که حکومت – در فاصله‌ای که آقایان موسوی و کروبی را مورد تایید صلاحیت قرار می‌دهد تا روز انتخابات – به این نتیجه می‌رسد که با مردمی که می‌خواهند قدرت موسوی و کروبی را معنا کنند ارزیابی قبلی نادرست بوده است‌. یعنی حکومت فهمید که آقایان موسوی و کروبی اگر هم بخواهند نمی‌توانند در چارچوب قرارهایی که با آنان داشتند در کنار مردم باشند و این با ارزیابی قبلی سازگار نیست‌. این انگیزه‌ی اصلی کودتا بود.