شنبه ، 3 بهمن 1388
امروز سیام دیماه، مصادف با سالگرد درگذشت مهندس بازرگان و نیز روز چهلم درگذشت آیتالله منتظری است. این دو مرد در تاریخ معاصر ایران، اثری از خود بر جای گذاشتهاند که قطعا از جانب تمام آزادیخواهان و نواندیشان ما ارج گذاشته میشود و احترام زیادی هم برای آن قائل هستند.
از جمله خود من که این دو بزرگوار را در زندگی سیاسی خودم، حامل درسهایی برای تاریخ و برای همهی فعالین سیاسی شناختم و کوشیدم آن درسها را در خدمت مبارزهی روزمره قرار بدهم.
آ
قای نگهدار، در زمان نخستوزیری مهندس بازرگان سازمانی که شما آن را رهبری میکردید، از منتقدین و گاه مخالفان مهندس بازرگان بود. پایهی این مخالفتها چه بود؟آقای بازرگان از ابتدا، چه در دوران پیش از انقلاب و چه در دوران پس از انقلاب،در فکر اصلاح ساختارهای حاکم بر کشور بود و پیگیرانه مسیر اصلاحطلبی را دنبال میکرد.
از سوی دیگر فکر انقلابیای که بر سازمان ما استیلا داشت، معتقد بود که آقای بازرگان میانهداری میکند و در مسیر پیشبرد انقلاب نیروی ماند است.
الان که از این سالها میگذریم، به نظر من، حتی پیشبرد سیاستهایی که ما در رابطه با حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و دولت ایالات متحدهی آمریکا داشتیم، به هیچوجه ایجاب نمیکرد که به مقابلهی با آقای بازرگان، نهضت آزادی ایران و لیبرالهای ایران برخیزیم.
چطور ایجاب نمیکرد؟ شما مخالف سرمایهداری به طور کلی و مخالف ویژهی آمریکا بودید. چگونه میتوانستید با سیاستهای لیبرالیستی آقای بازرگان در اقتصاد و سیاست مخالف نباشید؟
برای این که مشی و روشی که آقای بازرگان و تمام ملیون ایران در آن زمان داشتند، مشی دفاع از منافع آمریکا در ایران نبود. آقای بازرگان به منافع ملی وفادار بودند و نهضت آزادی ایران و همچنین همهی ملیون ایران در این مواضع با ما همراه بودند.
ولی روش مسالمتآمیز و روش معقول را توصیه میکردند و این روشها به نظر نیروهای انقلابی، از جمله سازمان فداییان خلق، روشهای درستی نمیآمد.اما تاریخ ثابت کرد که حق با آقای بازرگان بود و نه با نیروهایی که طرفدار تندی در رابطه با آمریکا بودند.
اگر بخواهید مهمترین نکاتی را که از زندگی سیاسی مهندس بازرگان میتوان آموخت جمعبندی کنید، چه خواهید گفت؟
هم در مورد آیت الله منتظری و هم در مورد آقای بازرگان، بزرگترین درسی که این دو بزرگوار برای تاریخ ایران داشتند، این است که سیستمها و ایدئولوژیها نیستند که تعیین کنندهاند، تعیین کننده آدمهایی هستند که با آن سیستمها و با آن ایدئولوژیها کار میکنند.
از بستهترین سیستمهای سیاسی و ایدئولوژیک میتوان حقوق بشر، رفاه انسان، عدل و آزادی را جستوجو کرد و سعی در ترمیم آن سیستمها داشت.
همچنین این نکته، که اگر کسی موفق نشود از سیستمهای موجود برای بهروزی انسان استفاده کند، قطعا قادر نخواهد شد از سیستمی هم که جایگزین سیستم ناحق میکند، به سود انسان و برای احقاق حق استفاده کند.
به هرحال مهندس بازرگان طی زندگی سیاسی خودشان، کمتر موفق شدند آنچه را که میخواستند، پیاده کنند. فکر میکنید پس از انقلاب، مخالفت نیروهای سیاسی نظیر شما، در عدم موفقیت ایشان مؤثر بود؟
در حد خودش میتوان چنین قضاوتی داشت. ولی من به هیچوجه سرنوشت آقای بازرگان را با مخالفت نیروهایی که هیچ نوع قدرتی نداشتند، گره نمیزنم.
رفتاری که حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، نیروهای کنترل کنندهی انقلاب و حکومت با آقای بازرگان داشتند، سرنوشت ایشان را رقم زد و جلوی پروژههای ایشان را گرفت.
ما هم در برخوردی که با آقای بازرگان داشتیم، مقصریم. من همیشه گفتهام که این دینی است که ما باید نسبت به تفکر آقای بازرگان و شخص آقای بازرگان ادا کنیم، ولی مسئولیت رفتاری که با آقای بازرگان شد، اساسا بر عهدهی حاکمیت جمهوری اسلامی و رهبری انقلاب است.
***
ویدئو کلیپ زیر پیام من است به مراسم بزرگداشت زنده یاد مهندس بازرگان که در لس آنجلس برگزار شده (ژانویه 2010)